loading...

اسفندیار خدایی

مقالات، کتابها و عکسها و یادداشتها

بازدید : 1
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1404 زمان : 14:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

مذاکرات ۲۰۱۵ با سختی‌های فروان در نهایت به توافق شکننده برجام انجامید. این توافق امیدهایی در زمینه رفع تحریم‌ها و عادی‌سازی روابط ایران با جهان غرب ایجاد کرد، اما دوامی‌نداشت و هرگز به اهداف خود نرسید. برجام به‌دلیل ضعف‌های ساختاری، فشارهای مخالفان برجام و تداوم بی‌اعتمادی میان طرفین، در نهایت ناکام ماند. با خروج ترامپ از این توافق، تنش‌ها میان تهران و واشنگتن بار دیگر اوج گرفت و منطقه خاورمیانه در آستانه بحران‌های پیاپی قرار گرفت.

در این نوشتار به مقایسه مذاکرات برجام با مذاکرات اخیر ترامپ با ایران می‌پردازیم. برخلاف فضای سنگین و پرچالش برجام، امروز شش عامل مهم، مسیر توافق جدید را هموارتر کرده و به توافق احتمالی شانس بیشتری بخشیده است. از ماهیت دوجانبه‌ مذاکرات جدید و انگیزه شخصی ترامپ برای ساختن میراثی دیپلماتیک، گرفته تا تغییر موازنه قدرت در منطقه پس از حملات هفت اکتبر و تحولات غزه، لبنان و سوریه و تغییرات در مواضع بازیگران کلیدی چون اسرائیل، کنگره آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس – همگی به نفع توافق جدید عمل می‌کنند. با توجه این دلایل، پیش‌بینی می‌شود، این مذاکرات آسانتر به نتیجه برسد و توافق احتمالی، موثرتر و پایدارتر از برجام باشد.

۱. مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا احتمال موفقیت را افزایش داده.
برخلاف برجام سال ۲۰۱۵ که با مشارکت شش قدرت جهانی و ایران صورت گرفت، مذاکرات ۲۰۲۵ میان ترامپ و ایران دوجانبه است و عمان تنها نقش میانجی را ایفا می‌کند. عمان نه رقیب ایران است و نه آمریکا، و همین بی‌طرفی شانس موفقیت مذاکرات را افزایش داده است. در مذاکرات چندجانبه برجام، تضاد منافع و رقابت میان قدرت‌هایی چون چین، روسیه، آمریکا و اروپا روند مذاکرات را پیچیده می‌کرد. بطور کلی در مذاکره و معامله هرچه تعداد بازیگران بیشتر باشد، هماهنگی و مدیریت جلسات گفتگو، هم‌راستا کردن منافع ملی و مقابله با دخالت‌های مخالفان مذاکره، بیشتر می‌شود و جزئیات گفتگوها محرمانه نمی‌ماند و موجب حاشیه‌سازی و بروز سوء تفاهمات و اختلال در مذاکرات می‌شود. در چنین شرایطی، مخالفان توافق – مانند اسرائیل – فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری و ایجاد مانع از طریق نفوذ در برخی مذاکره‌کنندگان پیدا می‌کنند. اما گفت‌وگوی متمرکز و مستقیم دوجانبه، این خطرات و مداخلات را به حداقل می‌رساند. لذا انتظار می‌رود مذاکرات دوجانبه اخیر ترامپ و ایران با سرعت بیشتری به پیش رود و به هدف نزدیک‌تر شود.

۲. ترامپ به دنبال میراثی ماندگار است، نه جنگ
ترامپ بیشتر به اهداف راهبردی خود فکر می‌کند تا جنگ‌های ایدئولوژیک. تمرکز او بر اقتصاد، منازعه تجاری با چین و سایر قدرتهای اقتصادی، الحاق کانادا و گرینلند به خاک آمریکا، مسئله مهاجران و مسائلی چون خاتمه دادن به جنگ اوکراین و بحران غزه است. ایران اولویت ترامپ نیست بلکه فقط یکی از بندهای فهرست بلندبالای دغدغه‌های بلندپروازانه اوست. ترامپ از تجربه تلزیخی جنگ پرهزینه جرج بوش پسر در عراق درس گرفته و نمی‌خواهد آمریکا را وارد جنگی فرسایشی با ایران کند. او در سال ۲۰۱۸ در دانشگاه میشیگان گفت: «آمریکا هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هدر داد، بدون هیچ فایده‌ای». اکنون در آخرین دور ریاست‌جمهوری، ترامپ می‌خواهد میراثی ماندگار بر جای بگذارد و در رویای آن است که خود را در ردیف بزرگ‌ترین رؤسای‌جمهور آمریکا قرار دهد. همچنین او چشم به جایزه صلح نوبل دارد و بر این باور است که پایان دادن به جنگ‌های غزه و اوکراین و توافق با ایران می‌تواند او را به این هدف برساند – همانند اوباما که در سال ۲۰۰۹ این جایزه را دریافت کرد. برخلاف تصورات اولیه، شخصیت خودمحور ترامپ کمتر تحت تأثیر لابی‌های صهیونیستی یا تندروهای جنگ‌طلب جمهوری‌خواه قرار می‌گیرد. او جسورانه آنچه را که به نفع آمریکای ترامپ تشخیص می‌دهد، دنبال می‌کند و کمتر تحت کنترل لابی‌ها و ارکان قدرت سنتی آمریکا قرار دارد و این امکان توفیق مذاکرات را افزایش می‌دهد.

۳. ایران توافق را بر جنگ ویرانگر و فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل ترجیح می‌دهد
جمهوری اسلامی‌ترجیح می‌دهد به توافقی دست یابد تا اینکه وارد جنگ با ترامپ شود و زیرساخت‌های هسته‌ای‌اش هدف قرار گیرد. چنین تقابلی نه‌تنها هزینه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی‌در پی دارد، بلکه با آسیب احتمالی به تاسیسات هسته‌ای کشور، قدرت چانه‌زنی آینده ایران را نیز کاهش می‌دهد. شرایط اقتصادی ایران نیز اقتضا می‌کند که از جنگ پرهیز کند. همچنین مطابق بند مکانیسم ماشه برجام، در صورت عدم پایبندی ایران، طرفهای مقابل می‌تواند بدون رأی‌گیری مجدد شورای امنیت، تحریم‌های سازمان ملل را بازگردانند. با انقضای برجام در اکتبر ۲۰۲۵، در صورت عدم دستیابی به توافقی جدید، احتمال اجرای این بند افزایش می‌یابد.

در این صورت، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا از مشروعیت حقوقی و بین‌المللی برخوردار می‌شوند و سایر کشورها نیز مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت، به تحریم ایران تشویق می‌شوند. این سناریو برای ایران مطلوب نیست. لذا ضرب‌الاجل‌های ترامپ برای توافق، را باید فرصتی برای ایران تلقی شود تا مانع اجماع جهانی در تحریم شود. پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات سال گذشته و حمایت حاکمیت از او و مذاکرات نشانه دیگری از جدیت ایران در این مسیر است.

۴. جمهوری‌خواهان کنگره هم توافق را ترجیح می‌دهند
برخلاف دوران برجام، امروز جمهوری‌خواهان همسو با ترامپ علاوه بر کنگره، قدرت اجرایی را نیز در اختیار دارند و می‌دانند که خروج آمریکا از برجام برنامه هسته‌ای ایران را بسیار پیشرفته‌تر کرده است. آنها باید بین دوگانه جنگ و توافق انتخاب کنند. ضمن آنکه دموکرات‌ها قاعدتاً با توافق مخالفتی ندارند و حدود نیمی‌از کنگره را در اختیار دارند. از طرف دیگر، تحریم‌های کنگره علیه ایران را رئیس‌جمهور نمی‌تواند به‌طور کامل لغو کند؛ تنها می‌تواند هر شش ماه یک‌بار آن‌ها را تعلیق کند – اقدامی‌که در دوران اوباما و حتی ترامپ تا پیش از خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ انجام دادند. در سال ۲۰۲۳، کنگره «قانون بازنگری رفع تحریم‌های ایران» را تصویب کرد که رئیس‌جمهور را ملزم به ارائه گزارش به کنگره و کسب تأیید آن پیش از هرگونه تعلیق یا لغو تحریم‌ها می‌کند. مخالفان برجام قصد داشتند با این مصوبه، بازگشت دولت بایدن به برجام را مسدود کنند و این اقدام در نهایت به نتیجه رسید و ترامپ از برجام خارج شد. اما حالا که ترامپ در کاخ سفید است و جمهوری‌خواهان اکثریت هر دو مجلس نمایندگان و سنا را در اختیار دارند، و با توجه به تغییرات جدید در موازنه قدرت و نزدیکتر شدن ایران به آستانه هسته‌ای، احتمال همراهی هر دو حزب با توافق جدید با ایران، بیشتر خواهد بود و احتمال می‌رود به تصویب کنگره هم برسد یا لااقل با آن همکاری کنند و موانع را رفع کنند.

۵. امروز اولویت اسرائیل هم مهار برنامه هسته‌ای ایران است
پس از عملیات هفت اکتبر و تحولات غزه، لبنان و سوریه، محور مقاومت آسیبهای جدی دیده است. از طرف دیگر، خروج ترامپ از برجام ایران را در آستانه هسته‌ای شدن قرار داده. در دوران برجام، ایران با بهره‌گیری از منابع آزادشده در نتیجه لغو تحریم‌ها، فشار خود را از طریق لبنان، سوریه و غزه بر اسرائیل وارد می‌کرد و عملاً اسرائیل را محاصره کرده بود. آن روزها مسئله جنگهای نیابتی‌ اولویت اسرائیل بود. اما امروز پس از حملات هفت اکتبر حماس، حزب‌الله و حضور ایران در سوریه، اولویت نخست اسرائیل نیست. اکنون توانمندی‌های هسته‌ای و موشکی ایران در صدر نگرانی‌های اسرائیل قرار دارند. بنابراین برخلاف سال ۲۰۱۵، امروز اسرائیل – طبق مواضع نتانیاهو و وزیر خارجه‌اش – از توافق مطمئنی که برنامه هسته‌ای ایران را محدود کند، حمایت می‌کند. ضمن آنکه اسرائیل بدون حمایت آمریکا نمی‌تواند وارد جنگ شود و به تاسیسات هسته‌ای یا نظامی‌ایران حمله کند. با این حال اسرائیل همچنان چشم آن دارد که آمریکا را به بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران وادارد و نگران آن است که امریکا پس از توافق با ایران، بر شرق آسیا تمرکز کند و حضور نظامی‌در خاورمیانه را کاهش دهد. بعلاوه اسرائیل امیدوار است که توافق با آمریکا صنعت موشک ایران را شامل شود و کنترل و محدود کند؛ موضوعی که غیر ممکن است مورد پذیرش ایران قرار گیرد و در صورت اصرار آمریکا، مذاکرات به شکست می‌انجامد. اسرائیل همچنین نمی‌خواهد توافق ایران با آمریکا موجب بهبود اوضاع اقتصادی و افزایش بودجه نظامی‌ایران شود و دلارهای آزاد شده حاصل توافق صرف مبارزه با اسرائیل و تجهیز حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن و احتمالاً حماس شود.

۶. کشورهای عرب خلیج‌فارس نیز صلح را به جنگ ترجیح می‌دهند
کشورهای ثروتمند عرب خلیج‌فارس که در کاخ‌های شیشه‌ای زندگی می‌کنند، دیپلماسی را به جنگ ترجیح می‌دهند. آن‌ها می‌دانند که در صورت بروز درگیری ایران و آمریکا، سرزمین‌ها، آب‌ها و اقتصادشان به میدان جنگ تبدیل خواهد شد. آمریکا احتمالاً از پایگاه‌های خود در قطر، بحرین، عربستان و امارات به ایران حمله خواهد کرد، و ایران نیز همانطور که بارها تهدید کرده، با موشکهای پیشرفته خود این کشورها را هدف خواهد گرفت. ضمن آنکه اعراب قدرت پدافندی مشابه «گنبد آهنین» اسرائیل را ندارند و به‌خوبی از این آسیب‌پذیری آگاه‌اند و می‌دانند آمریکای ترامپ از آنها دفاع نخواهد کرد. شکست مذاکرات ترامپ-ایران، امنیت و منافع آن‌ها را به خطر می‌اندازد. بنابراین کشورهای عربی نه‌تنها چوب لای چرخ مذاکرات نمی‌گذارند، بلکه با استفاده از نفوذ رسانه‌ای و کانال‌های دیپلماتیک خود تلاش دارند توافقی حاصل شود.

در سال ۲۰۱۵ چنین ضرورتی احساس نمی‌شد؛ کشورهای عربی سایه جنگ نظامی‌دولت اوباما با ایران را حس نمی‌کردند و مذاکرات در اروپا برگزار شد و اعراب از روند مذاکرات حذف شده بودند. آن روزها، ایران پس از لغو تحریم‌ها تهدید اصلی علیه اعراب تلقی می‌شد. اما پس از ۷ اکتبر، اسرائیل به‌عنوان بازیگر خطرناک‌تر منطقه دیده می‌شود. کشورهای عرب با دیدن ویرانی زیرساخت‌های دفاعی سوریه پسااسد در اثر حملات اسرائیل، تمایلی ندارند ایران هم همین سرنوشت را بیابد و سپس نوبت به خودشان برسد. ایرانی که در برابر تجاوزات اسرائیل با جهان عرب همراهی و حسن نیت نشان داده است، شریک منطقه‌ای مطلوب‌تری است تا با توافقی پایدار به امنیت منطقه و حفظ موازنه قدرت کمک کند.

توافق برجام سال ۲۰۱۵ در چارچوبی چندجانبه و بر پایه‌ی ضرورت شکل گرفت، اما در نهایت زیر فشارهای سیاسی مخالفان برجام به نتیجه نرسید. اما شرایط امروز متفاوت است. فرایند مذاکرات دوجانبه که تحت تأثیر جاه‌طلبی‌های ترامپ و پویایی‌های متغیر منطقه‌ای شکل گرفته، مسیر مساعدتری را پیش رو می‌گذارد. گرچه هنوز موانعی باقی‌ست، بخصوص اسرائیل همچنان چشم آن دارد که آمریکا را به بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران وادارد و نگران آن است که امریکا پس از توافق با ایران، بر شرق آسیا تمرکز کند و حضور نظامی‌در خاورمیانه را کاهش دهد و توافق شما صنعت موشکی ایران شود - موضوعی که می‌تواند مذاکرات را به بن‌بست بکشاند. لکن بطور کلی شش عاملی که در این‌جا برشمرده شدند نشان می‌دهند که دیپلماسی بار دیگر فرصتی یافته است، تا به توافقی سریعتر و ماندگارتر بینجامد.

بازدید : 0
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1404 زمان : 14:32
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی: به شش دلیل مذاکرات به توافق می‌انجامد

اسفندیار خدایی: به شش دلیل مذاکرات به توافق می‌انجامد

1- برخلاف برجام که شش قدرت بزرگ و ایران حضور داشتند، مذاکرات ترامپ دو جانبه است، این احتمال توافق را بیشتر می‌کند چون رقابت و تضاد منافع قدرتهای بزرگ، مانع توافق می‌شود.

2- ترامپ توافق می‌خواهد نه جنگی که اولویتها و برنامه‌های او را بر هم بزند. اولویت او اقتصاد است. جنگ تعرفه‌ای با چین است. الحاق کانادا و گرینلند است.

3- ایران توافق را بر جنگ و فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل ترجیح می‌دهد.

4- برخلاف دوره برجام، امروز جمهوریخواهان متصدی دولت و غالباً حامی‌ترامپ هستند. دموکراتها هم قاعدتاً از توافق حمایت می‌کنند.

5- بعد از اتفاقات غزه، سوریه و لبنان و تضعیف محور مقاومت و رشد برنامه هسته‌ای ایران، امروز اسرائیل هم بدنبال توافق است.

6- کشورهای عربی یعنی ساکنان کاخهای شیشه‌ای خلیج فارس هم توافق را بر جنگ ترجیح می‌دهند.

در این زمینه، روی لینک زیر کلیک کنید و ویدئو را ببینید👇

https://www.aparat.com/v/rhu1254

بازدید : 0
چهارشنبه 2 ارديبهشت 1404 زمان : 14:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی خلاصه کتاب آیین زندگی دیل کارنگی خلاصه کتاب آیین زندگیدیل کارنگی How to Stop Worrying and Start Living

نوشته دیل کارنگی

دکتر اسفندیار خدایی
این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتابهای قرن بیستم جهان است و راهکارهایی عملی برای مقابله با نگرانی و اضطراب ارائه می‌دهد. این کتاب با مثال‌های واقعی و پیشنهادهای ساده به خوانندگان کمک می‌کند زندگی شادی داشته باشند.

معرفی نویسنده
دیل کارنگی(Dale Carnegie) نویسنده و مدرس آمریکایی بود که در سال ۱۸۸۸ متولد شد و در سال ۱۹۵۵ درگذشت. او یکی از پیشگامان حوزه‌ی توسعه فردی و مهارت‌های ارتباطی است. کارنگی با ارائه‌ی کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی، میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان برای غلبه بر نگرانی، بهبود روابط اجتماعی و موفقیت در زندگی راهنمایی کرده است. معروف‌ترین آثار او شامل آیین زندگی(How to Stop Worrying and Start Living) و چگونه دوست بیابیم و در مردم نفوذ کنیم(How to Win Friends and Influence People) هستند.

🌿 کتاب آیین زندگییکی از تأثیرگذارترین کتاب‌ها در زمینه‌ی خودیاری و غلبه بر نگرانی از ۱۹۴۸ تا کنون است. کارنگی در این کتاب با استفاده از مثال‌های واقعی و راهکارهای عملی، روش‌هایی برای مقابله با استرس و اضطراب ارائه می‌دهد. محتوای کتاب شامل راه‌های تمرکز بر لحظه حال، پذیرش واقعیت، کاهش فشارهای روانی و دستیابی به یک زندگی آرام‌تر و شادتر است.

🔹 چند جمله از بزرگان درباره‌ی این کتاب
نورمن وینسنت پیل (نویسنده‌ی کتاب قدرت تفکر مثبت):
« این کتاب مانند یک راهنمای نجات برای افرادی است که نگرانی‌های روزمره زندگی‌شان را از پا درآورده است. پیشنهادهای آن عملی و اثربخش‌اند
برایان تریسی (نویسنده و سخنران انگیزشی):
« دیل کارنگی در این کتاب اصولی را آموزش می‌دهد که اگر به‌درستی اجرا شوند، می‌توانند زندگی هر کسی را متحول کنند
استفان کاوی (نویسنده‌ی کتاب ۷ عادت مردمان مؤثر):
« آیین زندگی فقط یک کتاب نیست؛ یک فلسفه‌ی زندگی است که می‌تواند آرامش ذهنی و شادی را به ارمغان بیاورد
اپرا وینفری (مجری و نویسنده‌ی مشهور):
« این کتاب به من یاد داد چگونه نگرانی را کنترل کنم و با آرامش بیشتری زندگی کنم
کتاب آیین زندگیهمچنان یکی از بهترین منابع برای کاهش استرس و داشتن زندگی متعادل‌تر محسوب می‌شود.

🔹 خلاصه‌ای از درس‌های مهم کتاب آیین زندگی(چگونه بر نگرانی‌های خود غلبه کنیم) به شرح زیر است:

۱. در لحظه زندگی کنید
گذشته را رها کنید و نگران آینده نباشید.
فقط روی امروز تمرکز کنید و کارهایی که در کنترل شماست را انجام دهید. نویسنده با حکایتهای کوتاه و جذاب واقعی و جذاب کمک می‌کتد که امروزمان را بسازیم و نگرن فردا نباشیم.

۲. نگرانی را عاقلانه تحلیل کنید
مشکل را مشخص کنید. بسیاری از نگرانی‌های ما ریشه در توهم دارند نه در واقعیت. اگر بطور علمی‌و عاقلانه مسئله را بررسی کنیم، لشکر ترس و توهم بر ما حاکم نمی‌شود.
اصلاً بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. خود را برای پذیرش آن آماده کنید. سپس برای بهبود شرایط تلاش کنید.

۳. خود را مشغول نگه دارید
بیکاری و بی‌هدفی نگرانی را افزایش می‌دهد. با کارهای مفید، ذهن خود را از نگرانی دور کنید. بیکاری و خلاء، فضا را برای نگرانی فراهم می‌کند.

۴. از نظر دیگران نترسید
مردم بیشتر به مشکلات خود فکر می‌کنند تا به شما. حرف مردم شما را دچار ترس و تردید نکند. شما هیچ وقت نمی‌توانید همه را راضی کنید.
نگران قضاوت دیگران نباشید و زندگی خود را پیش ببرید.

۵. کارها را اولویت‌بندی کنید
وظایف مهم‌تر را مشخص کنید و روی آن‌ها تمرکز کنید. از کمال‌گرایی بیش از حد دوری کنید.

۶. مثبت‌اندیش باشید
به جای فکر کردن به مشکلات، روی راه‌حل‌ها تمرکز کنید. بجا تمرکز بر نداشته‌هایتان، داشته‌های خود را بشمارید و بخاطر آنها از خدا تشکر کنید. قدردانی و سپاسگزاری را تمرین کنید.

۷. استراحت و آرامش را جدی بگیرید
استراحت کافی داشته باشید تا ذهن شما خسته نشود. ریشه بسیاری از نگرانی‌ها فیزیکی و جسمی‌است. از تکنیک‌های تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق و ورزش استفاده کنید.

۸. به دیگران کمک کنید
یکی از بهترین راههای مبارزه با نگرانی این است که به دیگران کمک کنید تا نگرانی‌های شما کمتر شود. فعالیت‌های اجتماعی و خیرخواهانه روحیه را تقویت می‌کند.

۹. واقعیت‌ها را بپذیرید
برخی مشکلات را نمی‌توان تغییر داد، پس باید آن‌ها را پذیرفت. نگرانی درباره مسائل غیرقابل کنترل، تنها باعث استرس بیشتر می‌شود. وقتی شما نمی‌توانید بعضی چیزها را تغییر دهید، پس خودتان را بیهوده عذاب ندهید.

۱۰. از انتقادها ناراحت نشوید
انتقاد بخشی از زندگی است، آن را شخصی نگیرید. از انتقادهای سازنده یاد بگیرید و بقیه را نادیده بگیرید.

این کتاب توصیه‌های ساده اما عمیقی ارائه می‌دهد که می‌تواند نگرانی و اضطراب را کاهش داده و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.

بازدید : 0
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 8:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

🌿 جمهوری اسلامی‌به نقطه‌ای رسیده که باید بین آرمانگرایی و واقع‌گرایی، یکی را انتخاب کند. اصولاً تصمیم‌گیری برای جمهوری اسلامی‌در موضوعات مهم همواره سخت بوده است. هنوز در موضوع ماهواره تصمیم مشخصی نگرفته‌ایم. تصمیم نهایی در موضوع حجاب هم در‌هاله‌ای از ابهام است. در موضوع هدفمندی یارانه‌ها هم همینطور. در سیاست خارجی نیز مشخص نکرده‌ایم که به دنبال سازگاری با واقعیت‌ها هستیم یا آرمانهایی همچون نابودی آمریکا و اسرائیل و شرق و غرب. اگر در پایان جنگ هشت‌ساله با عراق به درستی تصمیم به پایان جنگ گرفتیم، از آن به عنوان شکست تلخ یا جام زهر یاد می‌کنیم. اما سازگاری با طبیعت شکست نیست، بلکه پیروزی بر توهمات ایدئولوژیک را باید جشن گرفت.

🌿 اکنون زمان شکستن نفس و پذیرش اشتباهات گذشته است. رمز ماندگاری آمریکا و تمدن غرب در شکست‌پذیری و انعطاف است. آمریکا وقتی توانست ویتنام را فتح کند که آرمان‌گرایی را کنار گذاشت و واقعیت ویتنام را پذیرفت و عقب نشست. امروز ویتنام یکی از مهمترین متحدان آمریکا در شرق آسیاست. آمریکا در افغانستان شکست خورد و آن را پذیرفت و با طالبان مذاکره کرد و رفت و باید زودتر می‌رفت. رمزماندگاری آمریکا در شکست‌پذیری و انعطاف است. اما داعش و القاعده هنوز شکست را نپذیرفته‌اند و اگر روزگاری بپذیرند و با دنیا کنار بیاید، طبیعت به آنها حق ادامه حیات خواهد داد.

🌿 وقتی که جاده می‌پیچید ما هم باید بپیچیم، وگرنه به ته دره سقوط می‌کنیم. قرار نیست دنیا خود را با ما سازگار کند، بلکه ما باید با دنیا کنار بیاییم. خیلی خوب می‌شود اگر کوهها و دره‌ها را برای جمهوری اسلامی‌فرش کنند که خاری در پایش فرو نرود. اما واقعیت آن است که دنیا پر از سنگ و خار است و جمهوری اسلامی‌باید با پوشیدن کفش با دنیا کنار بیاید.

🌿 کنار آمدن با موضوع حجاب مسئله دردناکی برای نظام بود، گرچه هیچ‌وقت در این زمینه تصمیم مشخصی گرفته نشد و نخواهد شد. اما بطور کلی کنار آمدن با خواست و رای مردم یک پیروزی است نه شکست. در موضوع سیاست خارجی نیز جمهوری اسلامی‌همواره بین واقع‌گرایی و توهمات آرمانگرایی ایدئولوژیک سرگردان بوده است. اکنون به لطف ترامپ وقت آن است که تصمیمات دردناکی گرفته شود. بلکه کنار آمدن با واقعیت بین‌الملل نشانه بلوغ و ماندگاری جمهوری اسلامی‌است و باید جشن گرفته شود.

🌿 بابت توهمات و بلندپروازی‌های ایدئولوژیک بسیار هزینه داده‌ایم و به نتیجه نرسیدیم. پس از تجاوز عراق، عاقلانه و شجاعانه جنگیدیم و دشمن را از خاک خود بیرون کردیم و دنیا ما را تحسین کرد. می‌توانستیم با تضمین سازمان ملل و عربستان، غرامت بگیریم و پیروز میدان باشیم، اما روزی که به دنبال آرمان "راه قدس از کربلا می‌گذرد" رفتیم، دنیا مقابل ما ایستاد و مجبورمان کرد جام زهر را بنوشیم. صدها هزار شهید و یک تریلیون دلار خسارت مالی، هزینه ناچیزی بود که می‌توانستیم از آن درس بزرگ واقع‌گرایی و کنار آمدن با طبیعت را بگیریم.

🌿 اگر با واقعیت و طبیعت قدرت کنار نیاییم محکوم به نابودی هستیم. امثال داعش و القاعده محکوم به نابودی هستند. حماس و حزب‌الله و جمهوری اسلامی‌و حشدالشعبی و یمن نباید همان راه نیستی را در پیش بگیرند. منظور این نیست که تسلیم شویم. راه سومی‌جز تسلیم و تقابل مستقیم وجود دارد و آن راه این است که از تجربیات خودمان و کشورهای دیگر و انبوه تجربیات تاریخی درس بگیریم. ژاپن، چین، ویتنام، آلمان، قطر، ترکیه و سایر کشورهای جهان در مقابل آمریکا تسلیم نشده‌اند اما راه کنار آمدن را آموخته‌اند.

🌿 امروز چین روزانه صدها سرباز آمریکایی را می‌کشد و هر هفته چندین کارخانه آمریکا را به آتش می‌کشد! بدون آنکه تیری شلیک کرده باشد، از طریق اقتصاد. وقتی که متخصصان آمریکایی و اروپایی در شرکتهای چینی استخدام می‌شود مثل آن است که آنها را کشته و وقتی که شرکتها و کارخانه‌های غربی سرمایه‌های خود را به چین منتقل می‌کنند مثل آن است که چین آنها را منفجر کرده بلکه بطور مسالم‌آمیز به خدمت خود درآورده.

🌿 وقتی که صبحانه یک کودک عربستانی و قطری و اماراتی دو برابر صبحانه کودک آمریکایی است و امکانات پزشکی و آموزشی و ورزشی آنها بهتر از آمریکایی‌هاست، چگونه می‌گویید آنها برده آمریکا هستند. وقتی که عربستان با موازنه واقع‌گرایانه هم از چین امتیاز می‌گیرد و هم از آمریکا و روسیه و ایران، چرا می‌گویید عربستان گاو شیرده آمریکاست. می‌گویید این سخن ترامپ است؟ از کی سخن ترامپ برای شما حجت است؟ آیا سخنان دیگر ترامپ را هم قبول دارید یا حجاب ایدئولوژیک جلوی چشم شما را گرفته که فقط آنچه که که به نفع آرمانهای خودتان است را می‌بینید؟

🌿 امروز ترامپ فرصتی است برای بیدار شدن و بازگشت از بیراهه توهمات و بلندپروازی‌های ایدئولوژیک یک اقلیت که خود را نماینده مردم می‌خوانند.

بازدید : 2
دوشنبه 10 فروردين 1404 زمان : 2:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی

توهم توطئه

دکتر اسفندیار خدایی

خودشون شاه رو بردن و خمینی رو آوردن، هر وقت هم بخوان بساط جمهوری اسلامی‌رو جمع می‌کنن، مردم کاره‌ای نیستن. قالیباف رئیس‌جمهوره، خیالتون راحت! از قبل تعیین شده. از اول معلوم بود که برنامه‌شون پزشکیانه، انتخابات یه فیلم بود.

یازده سپتامبر کار خود آمریکا بود. کرونا هم کار آمریکا بود. حمله عراق به ایران هم کار آمریکا بود. حوزه علمیه قم رو انگلیسی‌ها تاسیس کردند. همه چیز جمهوری اسلامی‌دست روس و انگلیسه. کارگردان اصلی اونان که پشت پرده تصمیم می‌گیرن. اونا دستور میدن کی بیاد، کی بره، کی بمیره، کی نمیره.

ادعاهای بالا درست هستند یا غلط؟ نمی‌دانم. شما هم خودتون رو اذیت نکنید! مهم روش استدلال و طرز تفکری است که به سرعت و قاطعیت به نتایج ساده و عوام‌پسند بالا می‌رسه و با کمترین زحمت، علل و عوامل اصلی رو به حاشیه می‌بره و دفن می‌کنه.

مردم مبتلا به توهم توطئه، اراده خود را هیچ می‌پندارند و همه چیز را به قدرتهای موهوم حاکم و قدرتهای افسانه‌ای بیگانه نسبت می‌دهند.

توهم توطئهامکان کنشگری و نقش‌آفرینی را از مردم سلب می‌کنه وانگیزه حرکت و تفکر را از مردم سلب می‌کنه تا تسلیم حوادث بشن و قدر فرصتها رو ندونن.

بازدید : 3
شنبه 8 فروردين 1404 زمان : 2:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

🌎 آیا مردم ایراناز حمله آمریکا استقبال می‌کنند؟

🔹 مجری ادعا می‌کنه که اگر آمریکا به ایران حمله کند مردم ایراناستقبال می‌کنند.

🌿 ببینید پاسخ دکتر محمد فاضلی جامعه شناس و استاد علوم سیاسی دانشگاه. تحلیلی واقع‌بینانه و علمی.

بازدید : 3
پنجشنبه 22 اسفند 1403 زمان : 13:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی آمریکاستیزی اسفندیار خدایی

دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

سالهاست که مرگ بر آمریکا، نه در شعار، بلکه در عمل، و نه در سیاست خارجی، بلکه در تمام عرصه‌های داخلی و خارجی، محور سیاستهای جمهوری اسلامی‌است و بر تمام شئون زندگی ما از مدرسه و مسجد تا مجلس و رسانه و دانشگاه سایه افکنده است؛ و آمریکاستیزی اصلی‌ترین معیار انتخاب مسئولان و ملاک تعیین دوستان و دشمنان داخلی و خارجی‌مان بوده است. متقابلاً آمریکا نیز در دشمنی با جمهوری اسلامی‌سنگ تمام گذاشته و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نکرده است. به عنوان نمونه، تحریمهای آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، به گفته محمدجواد ظریف، بیش از یک هزار میلیارد دلار بر اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است. خسارت تحریمهای آمریکا قبل از توافق برجام نیز همین حدود برآورد شده است. جالب است بدانید کل بودجه عمرانی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود یکصد و چهار هزار میلیارد تومان بود که با محاسبه دلار سی هزار تومانی می‌شود کمتر از سه و نیم میلیارد دلار. حالا این رقم را مقایسه کنید با خسارت دو تریلیون دلاری تحریمهای آمریکا تا عمق این خسارتها را دریابید. بعلاوه خسارتهای جنگ روانی و تبلیغاتی ایران‌هراسی، آسیب تحریمها به بیماران و کودکان، بیکاری جوانان و فروپاشی خانواده‌ها و فقر و فساد و فحشاء، فرار مغزها، و تبعات فسادآور دور زدن تحریمها و محدودیتهای علمی‌و تکنولوژیکی و حتی چراغ سبز آمریکا به صدام حسین در حمله عراق به ایران پس از تسخیر سفارت آمریکا و خسارتهای مالی و جانی فراوان این جنگ هشت ساله را هم در نظر بگیرید.

در این جدال نابرابر مقابل آمریکا، هزاران میلیارد دلار خسارت دیده‌ایم و ارزش پولمان بیش از چهار هزار برابر کاهش یافته و بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر رفته است و بهترین دوران سرمایه انسانی جمعیت جوان کشور برای توسعه، تلف شده است. راستی جمهوری اسلامی‌چه خسارتهایی به اقتصاد و دولت و ملت آمریکا وارد کرده؟ ادامه این راه به زیان کدام طرف این درگیری است و کدام به سمت پرتگاه نزدیک می‌شود؟ آیا واقعاً راه سومی‌جز ادامه آمریکاستیزی یا تسلیم خفت بار وجود ندارد؟ آیا آمریکا و جمهوری اسلامی‌ناچارند که این جدال ایدئولوژیک را تا انتها یعنی تا نابودی یکی از طرفین ادامه دهند؟ خیر، اصولاً هنر سیاست به این است که بن بست موجود را بشکند و راه سومی‌بیابد یا بسازد و با بهره‌گیری از تجربیات سایر ملتها، حصار دوگانه جنگ نابرابر و تسلیم حقارت‌آمیز را بشکند. تعریف سیاست به این است که بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم بلکه دشمنی خسارت بار را به رقابت و فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.

آمریکاستیزان بخشی از واقعیتها را بخوبی می‌بینند، اما بخشی را نادیده می‌گیرند یا بی‌اهمیت و طبیعی و بدیهی قلمداد می‌کنند. آنها بدرستی مو را از ماست می‌کشند، اما کوه را از کاه تشخیص نمی‌دهند. آنها بررسی مواضع و سخنان آمریکاستیزان نشان می‌دهد که استدلالهای ایشان بر چهار فرض یا ستون لرزان زیر استوار است:

1 ️⃣ فرض اول: ما بخاطر استقلالمان مقابل آمریکا ایستاده‌ایم. کشورهایی که مثل ما مقابل آمریکا نمی‌ایستند، مستعمره و نوکر آمریکایند.

همه کشورها با آمریکا در برخی زمینه‌ها اختلاف منافع دارند و با روش خودشان با آمریکا مقابله می‌کنند. رسالت نابودسازی و مقابله با آمریکا فقط بر عهده ملت ایران نیست. چین در عصر مائو همانند ایران امروز بدنبال مالیدن پوزه آمریکا بر خاک بود اما در آن دعوای ایدئولوژیک نتیجه‌ای جز فقر و فلاکت و مرگ میلیونها چینی نداشت. پس از مرگ مائو، رهبر جدید چین، دنگ شیائوپینگ هوشمندانه روش بهتری برای مقابله با آمریکا یافت. چین به تدریج از طریق اقتصادی، بازار آمریکا و متحدان آمریکا را تسخیر و به خود وابسته کرد. امروز آمریکا سالیانه ۲۰۰ میلیارد دلار در مقابل چین کسری تجاری دارد، یعنی روزانه بیش از نیم میلیارد دلار از سرمایه‌های آمریکا به چین پرواز می‌کند. وقتی متخصصین آمریکایی در کارخانه‌های چینی استخدام می‌شوند مثل این است که چین این سربازان و فرماندهان آمریکایی را کشته بلکه بدون شلیک گلوله، به اسارت گرفته است. سایر کشورها مثل ژاپن، آلمان، بنگلادش، امارات، عمان، مالزی، قطر، ترکیه و برزیل نیز با روشهای مشابه بدون سرشاخ شدن با آمریکا، گلیم خود را از آب کشیده‌اند و با خیزش خود موجب شده اند که همان آمریکای ابرقدرت که زمانی ۴۰ درصد اقتصاد جهان را خود داشت اکنون ۲۳ درصد سهم دارد؛ پیش‌بینی می‌شود با خیزش هند و اندونزی و پاکستان و بنگلادش در چند سال آینده، مالکیت آمریکا از سیب اقتصاد جهانی به ۱۷ درصد کاهش یابد. پس این فرض آمریکاستیزان که بقیه کشورها مستعمره و نوکر آمریکایند و فقط ما در مقابل آمریکا سینه سپر کرده ایم و از استقلال خود پاسداری می‌کنیم، درست نیست. ضمناً این چه استقلالی است که با عطسه ترامپ و سرفه بایدن، ارزش پول ملی ما به فنا می‌رود و میلیونها خانوار ایرانی به خاک سیاه می‌نشینند؟ آیا آمریکا می‌تواند چنین بلایی بر سر فیلیپین، قزاقستان و مالزی هم بیاورد؟ چه غروری باعث شده که ما از تجارب سایر کشورها برای حفاظت از منافع خود در مقابله با آمریکا استفاده نکنیم و در موضع ضعف قرار بگیریم؟

2 ️⃣ دومین فرض: آمریکا دشمن ماست

تمام شواهدی که اول این مقاله ذکر شد، نشان می‌دهد که بله، آمریکا دشمن ماست. آیا همین برای آمریکاستیزی کفایت نمی‌کند؟ آمریکا به دنبال منافع خود است نه دعوا و دشمنی، آمریکا اگر آمریکاست به همین دلیل است که منافع خود را عاقلانه دنبال می‌کند. البته گاهی تحت تاثیر لابی‌ها اشتباه هم می‌کند و به منافع خود آسیب می‌رساند. اشتباه آمریکاستیزان در این است که فقط یک دشمن را می‌بینند و آن هم آمریکاست و فقط یک راه را می‌شناسند آن هم مقابله مستقیم سیاسی و نظامی‌است. این فرض آمریکاستیزان باعث شده که سایر تهدیدات و دشمنان و سایر راههای مبارزه را نبینند و یا کوچک بشمارند. اما آمریکاهای دیگری هم هستند که بیش از ایالات متحده کشورمان را تهدید می‌کنند: یکی آمریکای نابودسازی ذخایر و منابع آب. این ذخایر مربوط به هزاران سال قبلند و با چند سال بارندگی هم تامین نخواهند شد. مطابق پیش‌بینی سازمان محیط زیست جهانی و به گفته آقای عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست کشورمان، حدود ۱۸ سال آینده یعنی سال ۲۰۴۰ همان سالی که قرار است اسرائیل نابود شود، چهل میلیون ایرانی ساکن فلات مرکزی و جنوبی ناچار به مهاحرت به خارج کشور خواهند بود. ساکنین سایر شهرهای غربی و شمالی نیز چند سال بعد به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد و با ادامه این روند ایران نابود خواهد شد. این نابودی یک شعار سیاسی نیست، پیش بینی علمی‌است. اگر ذخایر منابع آب کشورمان بخوبی مدیریت می‌شدند برای صدها سال کفایت می‌کردند. آمریکاستیزان چرا این آمریکا را جدی نمی‌گیرند. مبارزه با این آمریکا مستلزم مجاهدتها، رشادتها و شهادتها است و درِ باغ شهادت فقط به سمت آمریکا باز نمی‌شود. آمریکای دیگر، نابودی طبقه متوسط و نابودی امید و اعتماد مردم نسبت به جمهوری اسلامی‌و فرار مغزها و فساد نظام اقتصادی کشور و فساد ساختار سیاسی است که بازنمای اراده ملت نیست. آمریکاستیزان اینها را نمی‌بینند یا کوچک و بی‌اهمیت می‌پندارند و گمان می‌کنند با رفتن یک رئیس‌جمهور و آمدن فلانی این مشکلات حل می‌شوند. یک آمریکای دیگر، وابستگی یک طرفه به چین و روسیه و خطر تجزیه کشور از جانب همسایگانی چون ترکیه و عربستان با استفاده از غفلت ما در نادیده گرفتن بحرانهایی که ذکر شد.

3 ️⃣ فرض سوم: جمهوری اسلامی‌مهمترین دشمن آمریکاست

اینطور نیست. آمریکا با دشمنان و تهدیدات بزرگتری دست به گریبان است. جمهوری اسلامی‌حتی در شمار ده تهدید اول برای آمریکا به حساب نمی‌آید. چین اولین تهدید برای منافع اقتصادی و سیاسی آمریکاست که در همه جا، حتی در داخل آمریکا حضور قدرتمندی دارد. تهدیدات زیست محیطی و نابودی ذخایر آب هم از تهدیدات جدی برای ایالات مرکزی و جنوبی و غربی آمریکاست. کره شمالی هسته‌ای هم تهدید مهمی‌برای آمریکاست. خطر تروریسم و تکرار حملات یازده سپتامبر هم دغدغه‌‌‌ای جدی تر از مسئله ایران برای آمریکاست. خیزش هند و برزیل و اندونزی و پاکستان و بنگلادش هم جایگاه اقتصادی و قدرت نسبی آمریکا را کاهش خواهد داد. مسئله مهاجران و بحرانها و اعتراضهای نژادی و خیزش طبقه کارگر هم تهدید مهمی‌برای آمریکاست. جمهوری اسلامی‌اولویت آمریکا نیست و اگر عاقلانه رفتار کنیم، لابی صهیونیسم در گنجاندندن ایران میان اولویتهای امنیتی آمریکا ناکام خواهد ماند. بلکه آمریکا منافع فراوان در تنش‌زدایی و بهبود روابط با جمهوری اسلامی‌دارد. آمریکا بدنبال تمرکز بر شرق آسیا و اطراف چین است اما اسرائیل و عربستان این را نمی‌خواهند. تجربه تاریخی نشان داده که آمریکا بازیگر عاقلی است که منافع ملی و اولویتهای اساسی خود را فدای دعواهی حاشیه‌ای و جدال ایدئولوژیک نمی‌کند تا آنجا که حاضر است بخاطر اولویتهای منافع ملی با داعش و طالبان هم کنار بیاید. اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی‌از داعش و طالبان بسی بالاتر است.

4 ️⃣ فرض چهارم: آمریکا قابل اعتماد نیست

آمریکاستیزان به درستی می‌گویند خروج از آمریکا از برجام نشان داد که آمریکا قابل اعتماد نیست؛ آنها سپس نتیجه می‌گیرند که مذاکره و دیپلماسی با آمریکا راه بجایی نخواهد برد. اما سیاست بین‌الملل عرصه قدرت است نه ارزشهای اخلاقی همچون صداقت و اعتماد و جوانمردی. همانطور که در اقتصاد، پول تعیین کننده است، قدرت سکه رایج در دنیای سیاست است و رفتار بازیگران را تعیین می‌کند. فقط با موازنه قدرت می‌توان جلوی قدرت ایستاد. برخلاف تصور آمریکاستیزان، در دنیای پیچیده امروز، قدرت فقط در موشک و هسته‌ای خلاصه نمی‌شود وگرنه کره شمالی اوضاع خوبی داشت. حمایت مردمی‌از داخل و قدرت و نفوذ اقتصادی بیش از بمب اتم به کار می‌آیند. تصور کنید خطوط لوله انتقال گاز ایران به هند یا اروپا و چین رسیده بود، کار تمام بود و اهمیت آن از بمب اتم هم بیشتر بود. آیا ترامپ می‌توانست از برجام خارج شود؟ آیا اروپا یا هند و چین تسلیم فشارهای آمریکا می‌شدند؟ اگر کسب و کار میلیونها آمریکایی با خروج از برجام خسارت می‌دید، آیا به راحتی ترامپ بازیچه صهیونیستها و عربستان می‌شد و از برجام خارج می‌شد؟ اگر نارضایتی‌ها و اعتراضات مردمی سال ۹۶ نبود، آیا ترامپ از برجام خارج می‌شد؟ ترکیب همراهی و اعتماد مردم با نظام، در کنار قدرت و نفوذ اقتصادی، ساروج مستحکمی‌می‌آفریند که با پشتوانه کارتهای سیاسی و نظامی‌و فرهنگی امنیت یک کشور را تامین می‌کند. امید ما باید به همراهی مردم خودمان و مولفه‌های قدرتمان باشد نه رعایت الزامات اخلاقی از جانب آمریکای بدعهد و بدسابقه.

بازدید : 2
دوشنبه 19 اسفند 1403 زمان : 2:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

🌿 خروج محمدجواد ظریف از دولت مسعود پزشکیان یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی اخیر ایران است. ظریف که سال‌ها چهره شاخص دیپلماسی جمهوری اسلامی‌بود، نه‌تنها در مذاکرات هسته‌ای نقشی کلیدی داشت، بلکه در تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی ایران نیز تأثیرگذار بود. این تحول چه تأثیری بر سیاست خارجی ایران، جایگاه دولت پزشکیان و آینده اصلاح‌طلبان خواهد داشت؟

۱. تضعیف جایگاه اصلاح‌طلبان و افزایش نفوذ نهادهای نظامی
خروج ظریف از دولت، ضربه‌ای جدی به جناح اصلاح‌طلب محسوب می‌شود. او یکی از معدود چهره‌هایی بود که می‌توانست با اتکا به تجربه و ارتباطات بین‌المللی خود، وزنه‌ای برای دولت باشد. با حذف او، احتمال افزایش نفوذ جریان‌های تندرو و نظامیان در سیاست خارجی بیشتر می‌شود. این وضعیت می‌تواند پزشکیان را در تحقق وعده‌های خود، خصوصاً در حوزه سیاست خارجی، با چالش مواجه کند.

۲. فشار بیشتر بر دولت پزشکیان در عرصه بین‌المللی
یکی از پیامدهای خروج ظریف، افزایش فشارهای خارجی بر دولت پزشکیان است. ظریف، چه در عرصه مذاکرات هسته‌ای و چه در تعاملات منطقه‌ای، چهره‌ای آشنا و مورد پذیرش برای دیپلمات‌های غربی بود. خروج او می‌تواند باعث شود که کشورهای غربی و حتی برخی کشورهای منطقه، امید به امکان تعامل با دولت جدید را از دست بدهند و سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری را در پیش بگیرند.

۳. تغییر پیام ایران به جهان: از دیپلماسی به تقابل؟
ظریف به‌عنوان معمار برجام و مذاکره‌کننده ارشد ایران در تعامل با غرب شناخته می‌شد. کنار رفتن او، پیامی‌به جامعه بین‌المللی ارسال می‌کند مبنی بر اینکه ایران ممکن است به‌سوی سیاست‌های تقابلی‌تر حرکت کند. این امر می‌تواند مذاکرات احتمالی با غرب را دشوارتر کرده و حتی کشورهای منطقه را نیز نسبت به همکاری با ایران محتاط‌تر کند.

۴. تأثیر بر سیاست منطقه‌ای ایران
یکی از مهم‌ترین نقش‌های ظریف در سیاست خارجی، تعامل با کشورهای همسایه بود. او در مذاکرات محرمانه‌ای که منجر به توافق برجام شد، از کانال‌هایی مانند عمان استفاده کرد. حضور او به دیپلماسی ایران اعتبار می‌بخشید و خروجش می‌تواند موجب کاهش نقش ایران در میانجی‌گری‌های منطقه‌ای شود. بدون او، ممکن است مسیر دیپلماسی منطقه‌ای دشوارتر شود و فضای همکاری با کشورهای همسایه محدودتر گردد.

۵. آینده دولت پزشکیان و سرنوشت اصلاحات
ظریف یکی از معدود شخصیت‌های اصلاح‌طلب با پایگاه داخلی و بین‌المللی بود. حذف او از دولت می‌تواند باعث کاهش محبوبیت پزشکیان در میان حامیان اصلاحات شود. در عین حال، اگر دولت نتواند در حوزه سیاست خارجی موفق عمل کند، این موضوع می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی‌به اصلاح‌طلبان منجر شود. در بلندمدت، این مسئله ممکن است هزینه‌های سیاسی بیشتری برای جریان اصلاح‌طلب در ایران به همراه داشته باشد.

خروج ظریف از دولت پزشکیان یک تحول مهم در سیاست ایران است که پیامدهای داخلی و بین‌المللی قابل‌توجهی خواهد داشت. تضعیف دیپلماسی، افزایش نفوذ جریان‌های نظامی‌در سیاست خارجی، افزایش فشارهای خارجی و کاهش امید به اصلاحات، همگی از پیامدهای حذف ظریف...👇
khabaronline.ir/news/2033255

بازدید : 2
سه شنبه 13 اسفند 1403 زمان : 23:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی
آمریکا برای ما فقط یک کشور خارجی نیست؛ بلکه یک موضوع دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که در زندگی و خانه و مدرسه و مسجد و رسانه و حتی سر سفره ما حضور دارد. برخی عاشق آمریکائیم و آن را الگو می‌پنداریم برخی از آمریکا متنفریم و مرگ بر آمریکا را شعار ملی می‌دانیم. نفرت و عشق آمریکاستیزان و آمریکاپرستان برای آنها سرگرمی‌و ابزار شهرت و قدرت است اما برای ملت ایران مسئله زندگی است. سرنوشت هیچ ملتی بیش از ملت ایران به تصمیم سیاستمداران آمریکا وابسته نیست. تصمیم آنها ارزش پول ملی ما را بالا و پایین می‌برد، زندگی ما را شخم می‌زند و شرافت و عزت ما را بازیچه می‌گرداند. مردم ترکش خمپاره‌های این جنگ اقتصادی را در زندگی خود می‌بینند و صدای زوزه گلوله‌های تحریم، که سینه جوانان و کودکان و بیماران را می‌شکافد را می‌شنوند و جای خالی هزاران میلیارد دلاری که در این راه قربانی می‌شود را احساس می‌کنند.

🌿 در این جدال، آمریکاستیزان و آمریکاپرستان کمترین آسیب را می‌بینند. آنها از دور نظاره‌گر و سرگرم توهمات آمریکاشناسی خود هستند. گرچه در زمینه کاری خود نیازی به کسب تخصص نمی‌بینند اما در زمینه آمریکاشناسی، خود را متخصص می‌دانند. گاهی بخوبی مو را از ماست می‌کشند و ریزترین مشکلات یا محسنات آمریکا را می‌بینند، اما تفاوت کاه و کوه را تشخیص نمی‌دهند. نیازی به مطالعه تاریخ آمریکا نمی‌بینند و چوبی که در آستین ملت فرو رفته را احساس نمی‌کنند. آنها مسئله آمریکا را به عشق و نفرت خلاصه می‌کنند. خود در برج عاج نشسته به راحتی به دیگران برچسب ترسو، مزدور آمریکا و یا مرتجع و مزدور حکومت می‌زنند. آنها در مناظرات و گفتگوها به آسانی بحث را منحرف و آب را گل‌آلود می‌کنند و همواره با شواهد عجیب و غریبی ثابت می‌کنند که فقط آنها آمریکا را می‌شناسند. منافع ملیما قربانی توهمات این دو گروه می‌شود. خطر آمریکاپرستانِ کمین‌کرده از آمریکاستیزانِ در قدرت، کمتر نیست.

🌿 آمریکاپرستان و آمریکاستیزان در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن اینکه آمریکا در مرکز کائنات است و باید بدور آمریکا طواف کرد و همه چیز را از زاویه آمریکا دید. تنها اختلاف آنها در این است که باید از سمت راست طواف کرد یا از سمت چپ؟ تصمیمات و حتی تغییر مسئولان آمریکایی تاثیر چندانی در زندگی سایر مردم جهان ندارد. این کشورها منافع ملیخود را در کانون توجه قرار داده اند و خدا را و شهادت و بهشت را در چیزی غیر از آمریکا جستجو می‌کنند. برای آنها آمریکا، خدا نیست.

🌿 ما برای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی‌انقلاب کردیم. این چه اسلام و آزادی و استقلالی است که با عطسه ترامپ و سرفه بایدن، حال ما خراب می‌شود و استعدادها و مغزهای ما با سرعت بیشتری به سمت آمریکا فرار می‌کنند؟ چرا اینطور شده؟ آیا ما برای حفظ استقلال خود کم جنگیدیم؟ کم شهید و جانباز دادیم؟ آیا رئیس‌جمهور یا کنگره آمریکا می‌تواند چنان تاثیری در زندگی مردم ارمنستان، بنگلادش و سنگاپور داشته باشد؟ چطور است که با تحریم انگور ارمنستان، اقتصاد آمریکا میلیاردها دلار آسیب می‌بیند و موجب نارضایتی آمریکائیها می‌شود اما با تحریم نفت، فرش، گاز، پسته، خرما، گردو، زعفران و خاویار ایرانی، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید؟ رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند جهت تفریح و خودشیرینی برای صهیونیستها، سخت‌ترین تحریمها را بر کشورمان تحمیل کند و آب از آب تکان نخورد بلکه محبوبیت او بیشتر هم بشود و با افتخار قدرت آمریکا را به رخ دنیا بکشد و در دل دیگر ملتها هم رعب ایجاد کند. می‌خواستیم پرچمدار مبارزه با آمریکا باشیم اما حالا درس عبرتی شده‌ایم که دیگران برای آنکه به روز ما نیفتند، به حرف آمریکا گوش کنند.

🌿 این چه جنگی است که طرف ایرانی همه جور آسیبی می‌بیند و طرف آمریکایی نه تنها زیانی نمی‌بیند بلکه میلیاردها دلار سلاح خود را در بازار ایران‌هراسی به همسایگان ما می‌فروشد. در مقابل، ما چه ضرباتی به آمریکا زده ایم؟ چند کشتی، کارخانه، هواپیمای آمریکایی را منهدم یا تصاحب کرده‌ایم؟ چین، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه و بنگلادش توانسته‌اند میلیاردها دلار از سرمایه‌ها و کارخانه‌های آمریکایی را جذب کنند، ما چه کرده‌ایم؟ تحریمهای آمریکا هزاران کارخانه ما را تعطیل و میلیونها جوان را بیکار کرده و ارزش پول ملی ما را به شدت کاهش داده و عزت و شرف خانواده ایرانی را پایمال کرده، سن ازدواج را بالا برده و فقر و فساد و اعتیاد و بی‌خانمانی و زباله گردی را به ارمغان آورده و موجب مرگ بیماران شده و امید به زندگی را کاهش داده. عزت، حکمت و مصلحت، حکم می‌کند که خردمندانه و عاقلانه به سیاست بین‌الملل نگاه کنیم و نگذاریم توهمات عشق و نفرت ایدئولوژی‌های افراطی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان چشمان ما را کور کند.

بازدید : 11
دوشنبه 12 اسفند 1403 زمان : 17:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اسفندیار خدایی
ایران و پیام‌های مثبت و منفی برخورد تند ترامپ با زلنسکی

✍ دکتر اسفندیار خدایی
🔹 خبرآنلاین

🌿 جلسه‌ای که میان دونالد ترامپ، ونس معاون او، و زلنسکی برگزار شد، به یکی از پرتنش‌ترین و بحث‌برانگیزترین لحظات تاریخ سیاست معاصر تبدیل شده است. این رویداد، که به‌طور زنده از تلویزیون پخش شد، به تعبیر روزنامه ایندیپندنت، «این اتفاق در تاریخ شوک‌آورترین و بیرحمانه‌ترین اتفاق سیاسی در پخش زنده» بود. «این لحظه‌ای بود که یک ملت از نقشه جهان محو شد. این اتفاق فراتر از مرزهای اوکراین رفت و نقطه عطفی در تاریخ اروپا بود. زلنسکی کوچک‌قامت برای حیات خودش و کشورش شجاعانه جنگید اما از کاخ سفید اخراج شد.»

🌿 مدودف رئیس‌جمهور سابق روسیه سرخوش از این اتفاق بزرگ نوشت: «این خوک کثیف و بی‌ادب (زلنسکی) بالاخره در کاخ سفید سیلی محکمی‌خورد. ترامپ به درستی می‌گوید رژیم کی‌یف در حال قمار با جنگ جهانی سوم است.» اما نانسی پلوسی، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا، این ماجرا را «شکستی برای ترامپ» خواند و مدعی شد که او «خود را در برابر مردم جهان در کنار پوتین قرار داد.» برخی رهبران اروپایی نیز واکنش نشان دادند. جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این جلسه را «نمایشی شرم‌آور» خواند که «به دور از جایگاه یک رئیس‌جمهور آمریکا» بود.

🌿 امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، حمایت قاطع خود از اوکراین را اعلام کرد، درحالی‌که رهبران اسپانیا و لهستان نیز بر ادامه حمایتشان از کی‌یف تأکید کردند. وزیر امور خارجه آلمان نیز گفت: این رسوایی روشن کرد که نظم باید بیش از هر زمان دیگری در برابر قدرتهای قوی تر محافظت شود. استارمر نخست وزیر انگلستان هم بدون اشاره به این جلسه بر حمایت از اوکراین تاکید کرد.

🌿 این رویداد یک پیام جدی برای متحدان و مخالفان آمریکا داشت. متحدانی همچون تایوان و کره جنوبی باید در مورد میزان اتکای خود به آمریکا تجدیدنظر کنند، درحالی‌که حکومت چین و جمهوری اسلامی‌این را نشانه‌ای از بی‌ثباتی در سیاست خارجی واشنگتن خواهند دانست. اما در میان متحدان آمریکا فقط یک استثناء وجود دارد که ترامپ بعید است به او پشت کند و آن اسرائیل است که با وجود لابی قدرتمند اسرائیل نفوذ گسترده¬ای بر دولت ترامپ دارد. شاید اگر اوکراین هم چنان لابی پرنفوذی داشت جلسه دیشب به گونه‌ای دیگر پیش می‌رفت.

🔹 فرصت‌ها و تهدیدها برای ایران
این اتفاق پیام‌های متناقضی برای ایران به همراه دارد. از یک طرف اینکه آمریکا پشت یک متحد خود را خالی کرده و این صحنه خوشایندی برای مسئولان ایرانی است. اما اگر آمریکا و روسیه رابطه‌ای نزدیک‌تر برقرار کنند، کشورمان در موقعیت پیچیده‌ای قرار می‌گیرد. روسیه ممکن است از ایران به عنوان یک کارت برای تامین منافع خود استفاده کند. جمهوری اسلامی‌باید روابط با روسیه و دیگر قدرت‌ها را به‌طور راهبردی مدیریت کند و اجازه ندهد دشمتی دائمی‌و ایدیولوژیک با آمریکا، کشورمان را در دام روسیه و چین گرفتار کند. چرا این قدرتها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند، نه دعواهای ایدیولوژیک.

🔹 ترامپ و پوتین بر سر ایران هم معامله می‌کنند؟
برخی تحلیل‌ها مدعی هستند آمریکا و روسیه پشت پرده با هم معامله کرده‌اند. آمریکا اوکراین را قربانی می‌کند و روسیه مثل همیشه هم مثل همیشه پشت ایران را خالی خواهد کرد تا با دست پر از جنگ نفس‌گیر اوکراین خارج شود. لکن باید به این نکته توجه داشت که اوکراین به‌طور کامل وابسته به قدرت‌های غربی و آمریکا در جنگ با روسیه است. در حالی که ایران، استقلال عمل بیشتری در سیاست‌های خود دارد. هرچند ممکن است اتحاد میان روسیه و آمریکا تهدیدی برای ایران باشد، اما ایران هیچ‌گاه به‌طور کامل تحت نفوذ روسیه قرار نداشته است.

🌿 روسیه حتماً از رابطه با ایران به‌عنوان یکی از ابزارهای خود در تعاملات بین‌المللی استفاده می‌کند، اما بر ایران نفوذی مشابه آمریکا بر اوکراین، ندارد و پوتین نمی‌تواند رفتاری مشابه زلنسکی با مثلاً رئیس‌جمهور پزشکیان داشته باشد. اما این را باید بدانیم که با فرض اینکه پوتین چنان نفوذی داشته باشد بعید است از ترامپ جوانمردتر باشد.

🌿 به‌ویژه بعد از جنگ اوکراین، روسیه در جایگاهی نیست که بتواند همانند رفتار آمریکا با اوکراین با ایران نیز همانگونه برخورد کند. بلکه در جنگ اوکراین این روسیه بود که به تجهیزات و پهبادهای ایران نیاز داشت. گرچه بعد از سقوط بشاراسد در سوریه و ضرباتی که متحدان ایران در جنگ با اسرائیل دیده‌اند شرایط تغییر کرده، اما همچنان روسیه در چنان شرایطی نیست و در سوریه خود نیز بازنده بوده است.

🌿 اتفاقی که در آن شب طوفانی در کاخ سفید رخ داد نه اولین و نه آخرین اتفاق از این قبیل است. قدرتهای بزرگ برای منافع خود همواره بر سر قدرتهای کوچکتر معامله کرده‌اند و معامله خواهند کرد.

منبع👇
Khabaronline.ir/news/2032155

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 3
  • باردید دیروز : 6
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 1211
  • بازدید کلی : 1211
  • کدهای اختصاصی